موضوع بحث شخصیت حضرت زهرا(ع) درکلام وحی
مکان :پایگاه پایگاه امام رضا (ع)
تاریخ :24/1/94
سخنران :سالمی ستوده
سخن گفتن درابعادشخصیت خانم زهرا (ع) سخت وبسیار دشواراست اما همین بس که به برسی چند آیات اکتفا می کنیم
1ـ سوره کوثر
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده :
زمانى که رسول(ص) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،2 که در لغت عرب به «مقطوع
2ـ آیه تطهیر
إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا (احزاب،33 ) )
این آیه به گفته بیشتر محدثان اهل سنّت و تمام علماى شیعه، در خصوص اهل کساء، نازل شده است .
چنانچه در صحیح مسلم و ترمذى و تفسیر کشّاف و طبرى و درالمنثور، مستدرک حاکم، منتخب کنزالعمال و کتابهاى دیگر از عایشه و ام سلمه و انسبنمالک و ابوسعیدخدرى و دیگران با مختصر اختلافى روایت کردهاند که چون آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا (ص)، فاطمه (س) و على (ع) و حسن و حسین (ع) را خواندند و کساى خود را بر روى آنها انداختند و فرمودند: «اللهم إنّ هؤلاء أهل بیتی، فاذهب عنهم الرّجس وطهّرهم تطهیرا».
در انتهاى سوره واقعه،میفرماید: إنّه لقرآن کریم، فى کتاب مکنون، لایمسّه إلاّ المطهّرون؛ هیچکس به قرآن، مسّ وجودى پیدا نمیکند مگر مطهرون.
با توجه به این آیه، تنها اهل بیت، مسّ وجودى کتاب مکنون را دارند و این هم فضیلتى بزرگ براى حضرت زهرا (س) است.
3ـ آیه(لیله ا لقدر)
إنّا أنزلناه فى لیله القدر
این آیه از جمله آیاتى است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنى برآن حضرت منطبق است .
در تفسیر فرات کوفى با ذکر سند از امام صادق(ع) نقل شده است، که حضرت در تفسیر «إنّا أنزلناه فى لیله القدر» فرمودند: «لیله» فاطمه و«القدر»، اللّه است. سپس افزودند:
«فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد أدرک لیلهالقدر وإنّما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها؛ پس هر کسى که فاطمه را به درستى و «کما هو حقه» بشناسد، لیله القدر را درک کرده است و فاطمه به این نام، نامگذارى شده، به خاطر آنکه مردم از شناخت او عاجزند.
به راستى چرا فاطمه(س) لیله القدر نباشد و حال آنکه یازده قرآن ناطق در این «لیله» نازل شده است.
فاطمه، لیله القدر است زیرا که:
1. در میان همه شبها، آنچه بینظیر و مطلوب است، شب قدر است. در میان همه زنها نیز آنکه بینظیر و مطلوب است، فاطمه است.
4ـ. آیه مباهله
فمن حاجّک فیه من بعدما جائک من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا وأبنائکم ونسائنا ونسائکم وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه اللّه على الکاذبین. (آل عمران،3/61) با کسانى که با تو در امر نبوت مجادله میکنند، بگو بیایید پسران و زنان و نفوس خویش را بخوانیم وتضرع کنیم. آنگاه لعنت خدا بر دروغ گویان.
طبق احادیث متواتر و مشهور میان شیعه و سنى که قریب به اجماع و اتفاق است در روز مباهله، مسیحیان نجران، پیامبر را مشاهده کردند در حالى که حسنین و فاطمه وعلی(ع)، همراه او بودند و به سوى مکان مورد نظر میآمدند.
در این آیه، نسائنا، منحصر به حضرت فاطمه(س) شده است. با اینکه زنان و همسران پیامبر در حجرههاى آن حضرت بودهاند و زنان بزرگ دیگرى مانند: صفیه و ام هانى و دیگران، وجود داشتند، هیچکدام به این مباهله دعوت نشدند.
زیرا مباهله (ابتهال و نفرین کردن) با نصاراى نجران یک کار عادى نیست و تنها افراد معصوم، صلاحیت آن را دارند.
صحنه مباهله، از لحظات حساس تاریخ اسلام است و حضور در این صحنه، ایمان و اعتقاد خاصى را میطلبد.
پیامبر(ص) براى حضور در این صحنه از میان زنان، تنها، فاطمه را انتخاب میکند؛